دیدار

خدایا میشه یه روز بیام اینجا بنویسم که


لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
باز گویی در جهان دیگری هستمهای ! نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ
آی ! نپریشی صفای زلفکم را دست
آبرویم را نریزی دل
ای نخورده مست
لحظه ی دیدار نزدیک است.

مهدی اخوان ثالث